زندگى در دنیاى امروز زندگى در مدرسۀ اراده است؛ و سعادت و شقاوت هر انسانى به ارادۀ همان انسان رقم می خورد. اگر بخواهید عزیز و سربلند باشید، باید از سرمایه هاى عمر و استعدادهاى جوانى استفاده کنید. با اراده و عزم راسخ خود به طرف علم و عمل وکسب دانش و بینش حرکت نمایید، که زندگى زیر چتر علم و آگاهى آنقدر شیرین و انس با کتاب و قلم و اندوخته ها آنقدر خاطره آفرین و پایدار است که همۀ تلخی ها و ناکامی هاى دیگر را از یاد مى برد. بشریت با همۀ پیشرفت هایش در علوم و فنون هنوز در گهوارۀ طفولیت دانش است، و تا رسیدن به بلوغ کامل راه طولانى در پیش است.
امام خمینی رحمت الله علیه
شنیدهای که میگویند میخواهی مغزت را و ذهنت را تقویت کنی کتاب بخوان؟ و یا فلان بازی فکری را بازی کن؟ و معما یا جدول حل کن؟ و یا اینکه زبان دوم، یا سوم یاد بگیر؟
این بار از من بشنوید، که نوشتن هم یک نوع ورزش است، ورزشی برای مغز و ذهن. نوشتن بخش های متعددی از مغز را درگیر میکند و نوعی نرمش شناختی به حساب می آید. پس با نوشتن مغز خود را پرورش دهید و سرعت پیر شدن مغزتان را کم کنید. و اگر با خودکار باشد که چه بهتر، چون قلم به خاطر سرعت کمتری که نسبت به تایپ با کیبورد دارد، بیشتر ذهن را درگیر مطلب میکند و بیشتر مغز را درگیر فعالیت میکند.
چقدر برای ورزش مغز در روز زمان میگذارید؟
اصلا برایش ارزشی قائل هستید؟
برخی از نوشتن به عنوان راهکاری درمانی استفاده می کنند. وقتی استرس دارند، ناراحت هستند یا حتی عصبانی، دارویی خارق العاده برایشان، نوشتن است ، بسیاری مواقع این کار در دور کردن حس های بد کاملاً موثر است.
شما هم یکبار امتحان کنید، شاید جواب داد و آن هنگام است که برای خوش کردن حالتان از نوشتن بهره میبرید!
حتی برخی اوقات حرف هایی هست که نمی خواهید یا نمی توانید آن ها را به زبان آورید، در این شرایط نوشتن به خوبی می تواند سفرهی دل شما را خالی کند، و اگر خواستید میتوانید نوشته را معدوم کنید، تا خیالتان راحت باشد که کسی آن را نمیخواند. وقتی از ابتدا میدانید که قرار نیست این نوشته را کسی بخواند و بعد از اتمام، پاره میشود، و یا سوزانده میشود، دیگر با خیال راحت بدون تکلف هرچه دلتان میخواهد مینویسید و نگران نیستید که کسی از حرفهایتان ناراحت شود.
تا به حال این روش را برای آرام کردن خود امتحان کردهای؟
وقتی مینویسید، مخصوصا با قلم، ناخودآگاه تمام توجه و حواس شما به موضوع مورد نظر است. کمتر کسی می تواند هنگام نوشتن به چیزی غیر از آنچه می نویسد فکر کند. بر همین اساس می توان کاغذ و قلم را ابزاری فوق العاده برای تمرکز حواس به حساب آورد. پیشنهاد میکنم امتحانش کنید، من که هرگاه میخواهم روی موضوعی متمرکز شوم، حتما قلم دست میگیرم. به هنگام اندیشیدن نباید قلم را فراموش کرد!
اشتباهات املایی گاهی به خاطر عدم آشنایی با قوانین املای کلمات در ترکیبها به وجود میآید.
به عنوان مثال و نمونه: « بیندازد » درست است؛ نه « بیاندازد » و یا « بیفتد » صحیح است؛ نه « بیافتد »؛ دلیل آن هم این قاعده است که هنگامی که الفِ مضموم و مفتوح، بین بای تاکید و فعل میآید، لازم است تبدیل به «ی» شود. برخلاف آن هنگامی است که الف مکسور است، که هیچ تغییری در املای کلمه رخ نمیدهد؛ مثل « بایست ».
غلطهای املایی به شدت غلطهای انشایی قلم را دچار اختلال نمیکند، و به شدت غلطهای انشایی باعث کج فهمی یا سخت فهمی نمیشود. امّا برای وجه نویسنده بازتاب و عقبهای ناگوار دارد. هرچند در بسیاری از موارد ممکن است اختلالی در فهم متن رخ ندهد، امّا مخاطب به شدت نسبت به نویسنده بدگمان میشود. خواننده با خود میگوید : « چگونه به حرف کسی که غلط املایی دارد، اطمینان کنم؟ » هر چند این پرسش از سر دید عوامانه است، ولی خوب نمیتوان هم از آن گذشت، چرا اکثر مواقع مخاطبین عوام و یا خواص عامزده هستند.
معمولا کلماتی که در املای آنها اشتباه میکنیم زیاد نیست، مهمترین آنها در کتاب بهتر بنویسیم آقای رضا بابایی در صفحه ۷۶ آمده است، میتوانید با رجوع به این قسمت املای صحیح این کلمات را برای قلم خود ملکه کنید.
برای آن که نمره املایمان ۲۰ شود لازم نیست اطلاعات وسیعی را به خورد مغزمان دهیم و زمان زیادی صرف کنیم! بهترین و مفیدترین راه برای بیمه کردن قلم از انواع غلطها به خصوص غلطهای املایی معاشرت با آثار بزرگان و نوشتههای معتبر است؛ این انس با نوشتههای پیشینیان باعث میشود که املای درست کلمه در جمله را ببینیم و ضمیر ناخودآگاهمان را اصلاح کند، و شیوه صحیح کلمه را در ذهن ما ثبت کند.
و راه دوم که راهی خودآگاه است مراجعه به فرهنگنامهها است؛ وقتی در صحّت کلمهای شک کردی با مراجعه به لغتنامه از درستی اطمینان حاصل میکنی و با چند بار مراجعه ضبط صحیح آن کلمه در ذهنت نقش میبندد، و گاهی هم تنها با یکبار مراجعه این اتفاق رخ میدهد. البته این رجوعها که گاهی هم ضرورت مییابد، باعث میشود که دامنه لغاتمان هم زیاد شود.
و در باب شیوهی خط فارسی در ابتدا امر میتوان به مصوبات فرهنگستان اطمینان کرد.
شما برای تقویت املای خود از چه راهی استفاده میکنید؟
درستنویسی در دو زمینه معنا پیدا میکند: املا و انشا
املا: انتخاب درست حروف کلمات، با توجه به معنای مقصود
نکته : مسئله "قطع و وصل" یا "فاصله و نیمفاصله" و موارد دیگر ویرایشی و تایپی، جزء مباحث درستنویسی املایی محسوب نمیشوند.
این موارد به سلیقه و شیوه رسمی نویسندگان مربوط میشود، آن هم در دورانهای مختلف، متفاوت میشود. بنابراین مثل ترکیب ایخدا از لحاظ املایی کاملا صحیح است، اگرچه از نظر ویرایشی غلط است. ویا اینکه کلمهی تحکیم را در معنای تثبیت به کار ببریم غلط املایی نیست، بلکه اشتباه ویرایشی است؛ چرا که تحکیم به معنای داوری است!
انشا: کلمه یا ترکیب را به نحوی به کار ببریم که با تمام قواعد دستوری سازگاری داشته باشد.
زیادهرویهای بعضی از دوستان اهل ادب، از مهمترین عوامل فرار نویسندگان جوان از درستنویسی است و آن را سخت و دشوار میپندارند.
با زیادهرویها چنان دایرهی درستنویسی را تنگ میکنند که پرهیز از خطا را آنچنان سخت میکنند که اغلب عطایش به لقایش بخشیده میشود. پس بیایید با پاک کردن این تصور غلط از ذهنهایمان، با درستنویسی مهربان شویم. زبانشناسی نباید جایی برای افراط باشد، چنانچه نباید تفریط در آن راه یابد.
کتابهای بسیاری در زمینهی درستنویسی منتشر شده است، اما به کدام میتوانیم اعتماد کنیم؟
من تمام کتابها و مقالات را ندیدهام، ولی بنظرم دو کتاب هستند که ظاهرا دچار این افراط و تفریطها نشدهاند و بیشتر سعی میکنم از این کتابها برایتان بنویسم؛ غلط ننویسیم / ابوالحسن نجفی - بهتر بنویسیم / رضا بابایی
شما چه کتابهایی در زمینه درستنویسی میشناسید؟
بعضیها معتقدند که درستنویسی نیاز به استدلال ندارد. و یا حداقل ترجیح درستنویسی نیازمند اثبات نیست. و بعضی هم برخلاف آن دیگری میگویند که اگر اثبات شود و استدلال بر درستنویسی بیاوریم، دیگر این همه عذاب برای دانشآموزان درستنویسی در آموختن نیست. و حداقل دشواریها، راحتتر تحمل میشود!
من نه این طرفی هستم و نه آن طرفی ! اما این را میفهمم که این ریاضت نگارشی فایده دارد و شاید ذکر چند فایده، بیفایده نباشد!
مهمترین آن : شما به صورت صحیح منظورتان را به مخاطب میرسانید، و البته روان و واضح؛ مگر نه این است که از نوشتههایتان توقع دارید که آنچه در فکر شما جریان دارد را به فکر مخاطبتان هم برساند؟ خوب برای آنکه مخاطبتان منظور شما را اولا بفهمد و ثانیا صحیح و درست بفهمد، شما نیازمند آن هستید که درست بنویسید تا او هم درست بخواند و بفهمد.
فایده دیگر آنکه : به وحدت زبانی نزدیک میشویم؛ هرچند وحدت مطلق و آرمانی ممکن نیست و لازم هم نیست، امّا نباید اختلاف و پریشانی آنقدر زیاد باشد که فارسینویسها نسبت به یک دیگر بیگانه باشند، به نحوی که هرکدام متعلق به فرهنگ و زبانی جدا هستند. بله نمیتوان از همه توقع داشت که یکسان بنویسند، امّا این که از محوری واحد دور نشوند هم توقع زیادی نیست!
فایدهای که دیگران گفتهاند : حفظ و صیانت از مرزهای زبانی و فرهنگی کهن ایران؛ همانگونه که باید میراث فرهنگی را حفظ کرد، باید نسبت به زبان وفرهنگمان هم غیرتمند باشیم.
اینک که ساعات پایانی بیستم فروردین ماه است سالروز شهادت سید اهل قلم، شهید آوینی را متذکر میشوم و پیشنهادم به همه کسانی که دوست دارند در راستای تقویت قلم و نویسندگی شان گامی بردارند، خواندن کتاب های این شهید بزرگوار است. با خواندنشان قلمتان نازنین می شود. امیدوارم همگی مان توفیق خواندنشان را پیدا کنیم.
مهمترین راه رشد و افزایش قدرت قلم، مطالعه است. با تنبلی و کمخوانی و دوری از کتاب هیچکس رشد نخواهد کرد. من این را قول میدهم.
امّا یک نکته مهم این است که در هنگام مطالعه فیشبرداری کنید! بله با یادداشتبرداری و فیشبرداری لحن نویسندگان را تمرین کنید. این تمرین کردن بسیار مهم است، مخصوصا در هنگام مطالعه و فیشبرداری؛ چرا که شما بواسطه این تمرینِ لحن نویسندگان، کلیدواژههای آنها را میآموزید. آنگاه شما کلیدواژههای یک متفکر را آموختهاید و با تمرین میتوانید آنها را برای خود ملکه کنید، و اگر شما از چندیدن متفکر بیاموزید، منبع جامعی از کلیدواژهای متفکرین را در اختیار دارید. مثلا از مرحوم جلال آلاحمد و یا شهید آوینی و از این قبیل افراد که دارای سبک هستند، میتوانید بسیار بیاموزید.
اهل قلم؛ قلم شبیه قاشق نیست!
بدون قاشق هم میشود غذا خورد، امّا بدون قلم نمیتوان از حیات کامل برخوردار بود. یا باید بخوانی و یا باید بنویسی والّا اهل قلم نخواهی بود و اهلیت حیات نخواهی داشت.
خدا قلم را آفرید و خود بهترین استفاده را از آن کرد و سرمشقی برای بهره بردن از قلم قرار داد.
حجت السلام و المسلمین علیرضا پناهیان
سلام
به دلایلی پایان عمر این وبلاگ رسیده است و به زودی حذف میشود!
مطالب قبلی و همچنین مطالب جدیدتر در باب نویسندگی، به یاری خدا در این وبلاگ (halazun.blog.ir) نوشته میشوند؛ البته بعداز ماه مبارک رمضان.
اگر احساس میکنید که مطالب برایتان مفید بود، میتوانید آن وبلاگ را دنبال کنید.
پایان
درباره این سایت